این متن ابتدا در سایت خودنویس منتشر گردیده است.
تمام شواهد و قرائن اخبار ایران حکایت از این دارد که خامنه ای به این نتیجه رسیده که برای نجات حکومتش باید قربانی پرواری انجام دهد، و احمدی نژاد را مناسبترین کاندیدا برای قربانی کردن یافته است.
آنچه واضح است این است که طی چند هفته گذشته خامنه ای موفق شده تا با یک مانور و چرخش سیاسی سریع و کاملا غیر منتظره اما دقیقا حساب شده خودش را به پشت احمدی نژاد برساند و خنجری آنچنان کاری به میان شانه های او بنشاند که جان در بردن احمدی نژاد از زخم آن به نظر محال میرسد.
اما آنچه کمتر واضح است این است که چرا و به چه دلیلی خامنه ای تصمیم به چنین چرخش ناگهانی گرفته است؟ شاید دلایل واقعی این تصمیم تنها در سالهای آینده معلوم شوند، اما آنچه هم اکنون نیز مشخص است این است که خامنه ای با این مانور غیر منتظره خود را همچنین در موقعیتی قرار داده که میتواند چند نشان را با یک تیر بزند. اجازه بدهید مرور سریعی به برخی از آن «نشان» ها بکنیم، که میتواند از یکسو جریانات اخیر را در پرسپکتیو مناسبتری قرار دهد، و از سوی دیگر این متن را به موضوعی که در تیتر آورده ام، یعنی خطرات این مانور خامنه ای برای جنبش آزادیخواهی در ایران و مسئولیت ما در قبال آن خطرات میرساند:
و البته همین نکته یا «نشان» آخری است که بیش از هر چیز من را نگران میکند. از یک طرف، همانطور که قبلا شرح دادم، واسطه ها و ریش گروگذارها متاسفانه در جامعه ما به طور سنتی نقشی بسیار موثر و مخرب ایفا کرده اند و در این جریان هم به نظر میرسد دار و دسته خامنه ای موفق شده باشند تا خاتمی و حتما برخی دیگر از چهره های شناخته شده اصلاحات را به طرق مختلفی «اقناع» کرده باشند که به این شغل شریف خانمان برانداز دست بزنند، و من شخصا خطر بسیار زیادی را از جانب سید محمد خاتمی متوجه جنبش آزادی خواهی مان میبینم. از طرف دیگر، با توجه به سابقه و آشنائی زیادی که این حکومت با مهندسی روانی جامعه ایران دارد، هراس دیگر من از این است که بتوانند این قربانی کردن احمدی نژاد را به وجه احسن برای آرام کردن احساسات مردم مورد استفاده قرار بدهند و آن سیل خروشانی را که در وهله اول موفق شده اند به زیر زمین بفرستند اکنون بتوانند به آرامش و خمودگی کامل بکشانند.
خلاصهٔ حکایت این که این وظیفه ای حساس و با اهمیت برای تک تک ماست که زبانها و قلمهای خودمان را به کار بیاندازیم و حتی المقدور اجازه ندهیم قربانی کردن احمدی نژاد تبدیل به برگ برنده ای در دست خامنه ای شود.
تمام شواهد و قرائن اخبار ایران حکایت از این دارد که خامنه ای به این نتیجه رسیده که برای نجات حکومتش باید قربانی پرواری انجام دهد، و احمدی نژاد را مناسبترین کاندیدا برای قربانی کردن یافته است.
آنچه واضح است این است که طی چند هفته گذشته خامنه ای موفق شده تا با یک مانور و چرخش سیاسی سریع و کاملا غیر منتظره اما دقیقا حساب شده خودش را به پشت احمدی نژاد برساند و خنجری آنچنان کاری به میان شانه های او بنشاند که جان در بردن احمدی نژاد از زخم آن به نظر محال میرسد.
اما آنچه کمتر واضح است این است که چرا و به چه دلیلی خامنه ای تصمیم به چنین چرخش ناگهانی گرفته است؟ شاید دلایل واقعی این تصمیم تنها در سالهای آینده معلوم شوند، اما آنچه هم اکنون نیز مشخص است این است که خامنه ای با این مانور غیر منتظره خود را همچنین در موقعیتی قرار داده که میتواند چند نشان را با یک تیر بزند. اجازه بدهید مرور سریعی به برخی از آن «نشان» ها بکنیم، که میتواند از یکسو جریانات اخیر را در پرسپکتیو مناسبتری قرار دهد، و از سوی دیگر این متن را به موضوعی که در تیتر آورده ام، یعنی خطرات این مانور خامنه ای برای جنبش آزادیخواهی در ایران و مسئولیت ما در قبال آن خطرات میرساند:
- البته واضح ترین و اصلی ترین هدفی که خامنه ای با این ضربه بر احمدی نژاد به دست میآورد این است که احمدی نژاد و باندش را که در پی شکست و اضمحلال سیاسی اصلاح طلبان، و بخصوص پس از شکست خوردن جنبش سبز داشتند تبدیل به رقیب و تهدیدی عملی برای خود ولایت فقیه میشدند تا پیش از اینکه به دردسری جدی و غیر قابل کنترل تبدیل شوند از میان برمیدارد.
- از طرف دیگر اما، از بسیاری شواهد و قرائن (که برای طولانی نشدن مطلب اینجا بحث نخواهم کرد) اینطور بر میآید که گفتگوهای مفصلی در پشت پرده با برخی از رهبران اصلاح طلبان انجام شده، و قولهائی به آنها داده شده است که خامنه ای احمدی نژاد و دار و دسته او را حذف کند و در عوض بخشهای «ولایت پذیر» اصلاح طلبی این اجازه را بیابند که بار دیگر به صحنه قدرت سیاسی بازگردند (فراموش نکنیم که در واقع دشمنان و رقبای اصلی اصلاح طلبان باند احمدی نژاد بوده اند، نه خامنه ای. اصلاح طلبان بخصوص تا اواخر جنبش سبز هرگز در مقابل خامنه ای نایستادند، که هیچ، بلکه مثلا همین دیروز یکی از سایتهای حکومتی مطلبی منتشر کرده بود [اینجا] که در آن احمدی نژاد را با خاتمی در زمینه «ولایت پذیری» مقایسه کرده و به این نتیجه رسیده بود که درجه ولایت پذیری خاتمی بسیار بالاتر از احمدی نژاد است).
- البته در این میان هاشمی رفسنجانی و اهمیت او برای خامنه ای را نیز نبایستی از خاطر دور داشت. شکی نمیتوان داشت که پس از انواع و اقسام زخم های عمیقی که باند احمدی نژاد بخصوص در یکسال گذشته بر چهره اجتماعی و سیاسی هاشمی کاشته اند، وی در سکوت یکی دو ماهه اخیر در حال تبدیل خشم سوزان خود به انتقامی سرد اما عمیق بوده است، و با توجه به سابقه دور نزدیکی او با خامنه ای از یک سو، و ریشه های عمیق او در لایه های سی سالهٔ انقلاب اسلامی از سوی دیگر، مشکل بتوان مجسم کرد که وی نقشی اساسی در هدایت خامنه ای به طراحی هجمهٔ اخیر بر احمدی نژاد نداشته بوده باشد. اگر این حدس صحیح باشد، میتوان منتظر به صحنه بازگشتن هاشمی بود که با بر خاک افتادن احمدی نژاد احتمالا مکان دیرین خود را در کنار خامنه ای باز خواهد یافت.
- اما آخرین و مهمترین هدفی که خامنهای امید دارد با قربانی و نابود کردن احمدینژاد به دست آورد ارضا و اطفای خشم عمومی مردم ایران است، و به دست آوردن «عفو» عمومی برای خونها، ظلمها و اجحافهای گوناگونی که سیاست مشت آهنین اقتضا کرده بود تا طی دو سال گذشته در دفاع از احمدینژاد بر مردم معترض تحمیل شود. خامنهای و برنامه ریزانش بیشک به این امید هستند که از یک سو با قربانی کردن و به خاک و خون کشاندن احمدینژاد در مقابل چشمان مردم بتوانند لااقل بخش بزرگی از شعلههای خشم و نارضایتی ملی را اطفا کنند، و از سوی دیگر با استفاده از واسطهها و «ریش گرو بگذار» هایی مثل خاتمی بتوانند مردم را به قبول «بازگشت به زیر سقف پدر» و زیستن مجدد در چارچوبه حکومت اسلامی و ولایت فقیه متقاعد گردانند.
و البته همین نکته یا «نشان» آخری است که بیش از هر چیز من را نگران میکند. از یک طرف، همانطور که قبلا شرح دادم، واسطه ها و ریش گروگذارها متاسفانه در جامعه ما به طور سنتی نقشی بسیار موثر و مخرب ایفا کرده اند و در این جریان هم به نظر میرسد دار و دسته خامنه ای موفق شده باشند تا خاتمی و حتما برخی دیگر از چهره های شناخته شده اصلاحات را به طرق مختلفی «اقناع» کرده باشند که به این شغل شریف خانمان برانداز دست بزنند، و من شخصا خطر بسیار زیادی را از جانب سید محمد خاتمی متوجه جنبش آزادی خواهی مان میبینم. از طرف دیگر، با توجه به سابقه و آشنائی زیادی که این حکومت با مهندسی روانی جامعه ایران دارد، هراس دیگر من از این است که بتوانند این قربانی کردن احمدی نژاد را به وجه احسن برای آرام کردن احساسات مردم مورد استفاده قرار بدهند و آن سیل خروشانی را که در وهله اول موفق شده اند به زیر زمین بفرستند اکنون بتوانند به آرامش و خمودگی کامل بکشانند.
خلاصهٔ حکایت این که این وظیفه ای حساس و با اهمیت برای تک تک ماست که زبانها و قلمهای خودمان را به کار بیاندازیم و حتی المقدور اجازه ندهیم قربانی کردن احمدی نژاد تبدیل به برگ برنده ای در دست خامنه ای شود.
تکرار کمدی-تراژیک تاریخ...
پاسخحذفبله متاسفانه، گورزاد جان. بر عهده من و شما میماند که تلاش کنیم تا این چرخه های بیهوده و به قول شما تکرارهای کمدی-تراژیک را متوقف کنیم
پاسخحذفاین لینکها را در مورد موضوع گردآوری کرده بودم گفتم برای دوستان بگذارم:
پاسخحذفقدرت در دست کیست: آیت الله خامنه ای یا آقای احمدی نژاد؟ محمد برقعی
(باندی اقتصادی-سیاسی و همبسته که احمدی نژاد بوجود آورده است. حمایت از دوستان تا جای ممکن)
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/04/120953.php
مشکل آقای خامنهای در سرکوب باند احمدینژاد، قدرت در دست کيست: آيتالله خامنهای يا آقای احمدینژاد؟ (بخش دوم)، محمد برقعی
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/05/121343.php
اپوزیسیون و درگیری گرگ ها و کفتارهای حکومت
http://parsdailynews.com/83245.htm
علی خامنه ای و ظن جاسوسی احمدی نژاد، اکبر گنجی
(همانگونه که اصلاح طلبان تغییر کردند، بخشی از اصولگرایان نیز تغییر کردهاند)
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/04/120906.php
احمدی نژاد؛ پیش به سوی یک دیکتاتوری غیردینی، محمود خادمی
(رفتارهای خلاف عرف جمهوری اسلامی از سوی مشایی برای چیست)
http://asre-nou.net/php/view.php?objnr=14960
(اگر وقت ندارید همه را بخوانید از این پاراگراف به بعد مهمتر است: «اما چنگ اندازی های فریب کارانه باند احمدی نژاد به ارزش ها و سمبل های ملی ــ که در دو ساله اخیر شدت بیشتری داشته است ــ با چه هدفی صورت می گیرد ؟ .........»)
کالبدشکافی شخصیت و رفتارهای متناقض احمدی نژاد و ریشه مقاومت او در برابر برخی خواسته های رهبری/2، اکبر اعلمی
http://www.akbaralami.com/Public/ContentBody.aspx?ContentID=4055
احمدینژاد متوهمتر شده به همین دلیل به وسوسه نافرمانی از خامنهای افتاده است.
فريبی چندلايه به نام مشايی، علیرضا احسانیفر
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/04/120691.php
دعوا بر سر اقتدار ولایی
http://radiozamaneh.com/politics/2011/05/08/3831
-امروز محمود احمدینژاد دچار این توهم است که آرای بالایی که دارد، به او توان مانور در برابر رهبری را میدهد، اما اشتباه میکند. بهخاطر اینکه کماکان آقای احمدینژاد در بین طرفدارانش اعتباری دارد که آن اعتبار در ذیل اعتبار رهبر جمهوری اسلامی است، نه در صدر اعتبار او.
ما [خامنهای] خودمان اپوزیسیون داریم، خودمان رقیب داریم و خودمان هم اداره -میکنیم. این هم شاهد آن؛ این هم اختلافات آن.
دیدگاههای برخی هواداران نظام در مورد موضوع
پاسخحذفhttp://kanoonjb.com/index.php?option=com_content&view=article&id=8224:2011-04-26-11-56-55&catid=6:2010-01-30-05-50-25&Itemid=8
دیوانهایم که دخالت کنیم؟ (کاریکاتور، خانواده درگیر)
http://mardomak.biz/cartoons/full/61697
تاریخچه موضوع
http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/archive/2011/april/27/article/-ce66c29315.html
هموارکنندگان کودتای نظامی در ايران، ب. بینياز (داريوش)
(روی اقتصادی و منطقهای موضوع. قشر نوپای سرمايهدار ايران)
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/04/121023.php
روحانیت/سپاهیان و بسیجیان/اطلاعاتی و امنیتی ها(شکنجه گران و قاتلان) پشت احمدی نژاد نیستند. بلکه طبق معمول حامی سلطانند.
http://www.roozonline.com/persian/opinion/opinion-article/archive/2011/may/05/article/-4e76f3874c.html
آيا شاهد نمايشی هستيم؟، روزبه ميرابراهيمی
زرگری نیست. چنین برنامهریزی اصلا امکان ندارد.
http://news.gooya.com/columnists/archives/121087.php
آغاز بازی بزرگ احمدینژاد: آچمز کردن رهبری، وظيفه و مسئوليت جنبش سبز در وضعيت پيش رو، حسين عليزاده
تخلفات مالی احمدی نژاد بر کسی پوشيده نيست. او نگران از روزی است که بخواهد پاسخگوی هزاران هزار تخلف باشد. احمدی نژاد بيش از هر کس می داند که آمارهای او از وضعيت بسامان اقتصادی تا کجا دروغين است. مديريت طرح هدفمند کردن يارانه ها، اينک پاشنه آشيل نظام شده است که جز به زور سرنيزه پيش نرفته است. با علم به تمامی اين حقايق، احمدی نژاد تنها يک برگ برنده در دست دارد: گروگان گرفتن رهبری
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/05/121534.php
میتواند زرگری باشد.
سریع روی داد. خودشان اخبار آنرا از منابع رسمی اعلام میکنند.
http://textsave.de/?p=60875
در انتظار «فتنه»ای خونینتر: قیام پاسداران/بسیجیها علیه طبقهٔ ممتاز روحانی، مجید محمدی (جامعهشناس)
http://www.radiofarda.com/content/f2_iran_postelection_analysis_fight_ahmadinejad_faction_clerics_rafsanjani_khamenei/9499741.html
قدرت تهاجمی باند احمدی نژاد از کجا ناشی می شود؟، ارژنگ بامشاد
http://rahekargar.wordpress.com/2011/04/21/dena-2794
کابوس رهبری و آن ميخی که برای ما باقی میماند! بابک داد
(اختلافات اخیر نشانگر ضعیف شدن هر چه بیشتر خامنهای است)
http://news.gooya.com/politics/archives/2011/04/120997.php
ممنون از شما دوست ناشناس عزیز.
پاسخحذف