تیتر را مستقیما از نشریه «آتلانتیک - The Atlantic» گرفته ام، که در مقاله ای با همین تیتر به قلم «استیون کوک» به شرح همکاری های سه رژیم دینی، زشت، خونریز، و بیرحم خاور میانه برای سرکوب جنبش آزادی خواهی مردم سوریه و جلوگیری از سقوط دولت مردم کش بشار اسد پرداخته است. آتلانتیک مجله ای است بسیار مورد اعتماد که از حدود یکصد و پنجاه سال پیش در ایالات متحده منتشر میشود.
در متن زیر ترجمه سریعی از بخشهائی از این مقاله را خدمت شما میآورم.
بیشتر از پانصد کشته از مردمی که بی سلاح و به دور از خشونت برای بیان اعتراضات خود به خیابانها آمده بودند سند روشنی از سبعیت رژیم بشار اسد است برای کسانی که ممکن است هنوز به این موضوع واقف نباشند.
از همان سالهای ۱۹۷۹ تا ۲۰۰۰ که حافظ اسد، پدر بشار اسد، حکومت سوریه را در دست داشت خیلی از آدم های تیز در واشنگتن و جاهای دیگر پذیرفته بودند که گناههای فراوان خانواده اسد را بهتر است ندیده بگیرند. غرب بشار را تحمل کرده است با این امید واهی که عوض خواهد شد، غافل از اینکه وی نه هرگز علاقه ای حقیقی به صلح نشان داده و نه اصلاحات خواهد کرد.
اما در همین حال که دنیا دارد آرام آرام چهره واقعی وحشتناک خانواده اسد را میبیند، گروهی از کشورها ظاهرا به این فکر هستند که رژیم اسد از آن چیزی که ممکن است به جایش بنشیند بهتر است، این گروه عجیب متشکل است از اسرائیل، عربستان سعودی، ایران و ترکیه.
اسرائیلی ها که به تازگی متحد قدرتمندی را در مصر از دست داده اند، خصیصه «قابل پیش بینی بودن» رژیم بشار اسد را دلپذیر میابند. اگرچه اسرائیل و سوریه ممکن است ظاهرا در حال جنگ باشند، اما سوریه با دقت و توجه بسیار زیادی آرامش بلندی های جولان را حفظ کرده است و مدتهای زیادی است که نیروهای نظامی سوری هیچ نوع خطر امنیتی جدی برای اسرائیل ایجاد نکرده اند. اسرائیلیها برای دولتهای خودکامه در سرزمینهای عربی ارزش زیادی قائلند، چرا که معتقدند در صورت بروز دموکراسی در این کشورها وضعیت به نفع نیروهای اسلامی ضد اسرائیل مناسب خواهد گشت. به همین دلیل رهبری اسرائیل نگرانی های جدی در مورد خیزش مردمی در سوریه دارد. از دید مسئولان اسرائیلی، اسد با سرکوب مردمش دارد کاری را میکند که حسنی مبارک باید میکرد، یعنی استفاده از تمام امکانات برای حفظ امنیت دولتش.
از سوی دیگر، عربستان سعودی در بخش اعظم دهه گذشته روابط مناسبی با سوریه نداشته است. اما خیزشهای مردمی اعراب آنچنان سلطان عربستان را وحشت زده کرده است که به نظر میرسد ملک عبدالله حاضر شده است گذشته ها را فراموش کند. از همان اوائل خیزش در سوریه، وقتی ابعاد ناآرامی هنوز از درعا فرا نرفته بود، شاه عبدالله با اسد تماس گرفت و به او قول برخورداری از پشتیبانی سیاسی عربستان را داد. لااقل در کوتاه مدت به نظر میرسد ریاض تصمیم گرفته باشد بیشتر از سی سال همکاری خاندان اسد با رقیب منطقه ای عربستان یعنی ایران را، و نیز نفوذ گسترده سوریه در لبنان که به قیمت محدودیت نفوذ عربستان صورت گرفته را نادیده بگیرد.
سیاست عربستان در پشتیبانی از دولت سوریه هماهنگ است با موضع گیری های این کشور در قبال دیگر خیزش های منطقه ای، از جمله قولی که ملک عبدالله به حسنی مبارک داده بود که اگر با سرکوب مردم مصر امریکا حمایت مالیش را از او پس بگیرد عربستان آن حمایت را جبران خواهد کرد، و یا پشتیبانی از رژیم بحرین با فرستادن نیروهای نظامی برای کمک به سرکوب مردم. عربستان به وضوح خیزشهای مردمی منطقه را تهدیدی برای امنیت خود به شمار میآورد و حاضر به هرگونه همکاری با دولتهای منطقه ای برای سرکوب این قیامها است.
اما در این میان دولتی که حمایتش از سرکوب مردم سوریه توسط بشار اسد کمترین تعجب را بر میانگیزد جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی همه تلاش خودش را به کار برده است که بگوید خیزشهای مردمی اخیر در منطقه در راستای مطالبات انقلاب اسلامی آن کشور بوده اند، اگرچه تا کنون همه رشته هایش در اینمورد پنبه شده اند و جمهوری اسلامی از خیزشهای مردم منطقه عملا هیچ طرفی نبسته است. هیچ دلیلی در دست نیست که نشان بدهد خیزش های مردمی منطقه در پی ایجاد جمهوری های اسلامی هستند، اگرچه در هر حال گروههای اسلامی در این کشورها طبعا از فضای باز سیاسی ایجاد شده منفعت خواهند برد، اما مردم این کشورها در قیامهای خود به دنبال آزادی های بیشتر هستند، نه ایجاد یک حکومت خودکامه دیگر از نوع مذهبی آن.
تغییرات مصر نیز اگرچه در هر حال موضع گیری ضد ایرانی مصر را از میان برداشته است، اما نشانه هائی در دست نیست که حاکی از شکوفائی روابط آن کشور با جمهوری اسلامی باشد. عوض شدن وضعیت در سوریه برای ایران مسئله بسیار بزرگی خواهد بود. دمشق به هر حال بزرگترین متحد ایران و نقطه نفوذ ایران در سیاستهای کشورهای عربی و نیز در مسائل بین اعراب و اسرائیل بوده است. اگر سوریه از اتحاد با ایران خارج شود این شاید پایانی بر مداخله و جاه طلبی های منطقه ای جمهوری اسلامی نباشد، اما بدون شک شکست بزرگی خواهد بود. به این دلیل است که تهران با اورشلیم و ریاض همراه شده، و همه با هم امیدوارند که بشار اسد قدرت این را داشته باشد که حکومتش را به هر قیمتی که شده حفظ کند . . .
ممنون
پاسخحذفخیلی مطلب خوبی بود
دستتون درد نکنه مقاله و ترجمه عالی! اگه این ترجمه سریعه ترجمه آرومتون چجوریه :)
پاسخحذفتست . . .
پاسخحذفحتمن این مقاله را خوانده اید،
پاسخحذف"CIVIL SOCIETY AND DEMOCRATIZATION IN THE ARAB WORLD" بهاحتمال ناچیز اگر نخواندهاید:
http://meria.idc.ac.il/journal/2005/issue4/jv9no4a2.html
درود بر شما
پاسخحذفدرست به همین دلیل است که باید تمام قد از جنبش آزادیخواهانه مرم سوریه حمایت کنیم.
در صورت پیروزی مردم سوریه بر حکومت جنایتکار اسد لگد محکم دیگری بر بنای پوسیده حکومت اسلامی ایران میخورد.
به امید آنروز