طی مقاله ای با این تیتر عجیب که بیشتر به نوعی پاسخ میماند به یاوه گوئی های احمدی نژاد در مورد آب ریختن به جائی که میسوزد، روزنامه «نیویورک تایمز» امروز نوشته است «رئیس جمهور اوباما و وزیر امور خارجه، کلینتون، با این استدلال که تحریمهای اخیر دردی به مراتب بیشتر از آنچه جمهوری اسلامی انتظار داشته بر آن دولت تحمیل کرده است تصمیم گرفته اند که شانس دیگری به رهبران جمهوری اسلامی برای گفتگو در مورد مسائل هسته ای آن کشور بدهند.»
این مقاله سپس شرح میدهد که گزارشها حاکی از آن است که طی مدتی که از آغاز دور جدید تحریمها میگذرد جریان بنزین به ایران به نحو محسوسی کاهش یافته است، بانکهای بسیاری از اروپا تا پاکستان از ترس جریمه شدن از معامله با ایران سرباز زده اند، و تلاش مقامات جمهوری اسلامی برای انعقاد چندین معامله در زمینه نفت و گاز به ارزش میلیاردها دلار به شکست انجامیده اند.
نیویورک تایمز مینویسد که هم هیلاری کلینتون و هم باراک اوباما اخیرا در اظهارات خود اشاره کرده اند که تحریمهای گسترده جدید تاثیر جدی بر اقتصاد ایران گذاشته است و اثرات خود را آشکار میکند، اما در عین حال هردوی آنها به این نیز اشاره کرده اند که دولت جمهوری اسلامی آنچنان سرمایه گذاری ایدئولوژیک عمیقی در صنایع اتمی دارد که ممکن است قادر به اجرای یک تحلیل روشن از سود و ضرر خود در این زمینه نباشد.
ha ha ha ha
پاسخحذفمن که امیدی به تحریم ها ندارم
پاسخحذفبه نظرم جمهوری اسلامی بقاش رو توی بمب اتم میبینه و در هر حالتی با دوز و کلک کارش رو پیش میبره
Human گرامی، متاسفانه ممکن است حق با شما باشد. البته این را هم به نظرم باید در نظر داشت که خود آمریکا و متحدان غربیش هم فکر نمیکنند که جمهوری اسلامی با این تحریمها تسلیم خواهد شد و دست از جستجوی بمب اتمی خواهد کشید، بلکه هدف اصلی آنها این است که ایران را تضعیف کنند تا احتمالا ده یا پانزده سال دیگر که کشور به حدی بی رمق شده باشد که بتوانند بدون تلفات جانی و مالی زیادی به آن حمله کنند. حتما در خاطر دارید که پس از آغاز تحریمهای گسترده عراق بیشتر از سیزده سال (از سال 1990 که تحریمها شروع شد، تا 2003 که حمله نظامی شد) صبر کردند تا به آن کشور حمله نظامی نهائی را انجام دادند. و البته در طی این مدت حملات کوچک و بزرگ فرسایشی هم برای مختل کردن توان صنعتی و نظامی صدام انجام میشد، یعنی به عبارت دیگر بعید نیست در مورد ایران هم همینطور بشود که تا مدتی ایران را درگیر حملات نظامی فرسایشی برای اطمینان حاصل کردن از عدم دسترسی اینها به بمب اتمی کنند، تا زمانی که نهایتا وضعیت را مستعد برای حمله نهائی ببینند.
پاسخحذفو البته این وسط ملت بیچاره ایران است که از هر دو طرف برای ده بیست سال دیگر نفله و کشته خواهد شد، اول با سرکوب سیاسی و اجتماعی، بعد با کمبودهای اقتصادی و نارسائی های مدنی که در پی مسائل اقتصادی و اجتماعی حاصل خواهد شد، و بعد زیر حمله نظامی و بمبارانها و گلوله بارانها، و دست آخر هم زیر هرج و مرج داخلی و جنگهای داخلی دسته ای و چریکی گروههای مختلف.
چه آینده شومی! یعنی مردم اینقدر عاقل خواهند بود که از چنین آینده شومی پیشگیری کنند؟ واقعیت این است که تنها کسی که میتواند جلوی این سناریوی سیاه و خونین را بگیرد مردم ایران هستند، اما آنها هم متاسفانه زیر بار فشار و ترس و شکنجه و هراس از یکطرف و دین و سنت و ناآگاهی های اجتماعی و پاتولوژی های گروهی ناشی از سی سال جمهوری اسلامی از جهت دیگر، در حال حاضر به نظر نمیرسد قادر به تغییر چیزی در وضعیت و سرنوشت خودشان باشند.
بله متاسفانه آقای رحیمی
پاسخحذفمنم مدتی به این نتیجه کاملا تاسف برانگیز رسیدم و میدونم جامعه ضعیفی داریم و در مرحله اول آگاه کردن و در مرحله بعد ایجاد تغییرات از طریق این آگاهی رسانی،کاری بسیـــار دشوار است
نمیدونم شاید اقبال با ما باشه و با اتفاقاتی خاص این جامعه سعی در بیداری داشته باشه و از این سرنوست فرار کنه
فقط میتونم امیدوار باشم. والبته تلاش در حدی که امکانش هست
از وبلاگ بسیار مفیدتون هم ممنونم دوست من