امروز البرادعی به سخنگوئی از جانب آژانس اتمی سازمان ملل رسما اعلام کرد که مذاکرات اتمی با ایران به بن بست رسیده است. از طرف دیگر، همین امروز، شبکه تلویزیونی «راشا تودی - Russia Today»، که بنگاه پروپاگاندای دولت روسیه شناخته میگردد (مثلا اینجا را ببینید) ، تحت تیتر «حیرت انگیز است که دنیا دروغهائی مثل آنچه در مورد عراق گفتند را در مورد ایران باور میکند» (اینجا را ببینید) اعلام میکند که مسائلی که در مورد اهداف اتمی ایران گفته میشود «پروپاگاندای غرب است»، و «احمدی نژاد فردی است با ذهنی باز که هیچ شباهتی با هیتلر ندارد»، و نهایتا، «تنها روسیه میتواند بین غرب پر سوء ظن و ایرانی که به دنبال حقوق خودش است واسطه بشود».
زیاد میتوان نوشت در مورد این بازی حیرت آور و مشمئز کنندهٔ روسیه، اما فقط کافی است مصاحبه ای که ذکر شد با نویسندهٔ کذائی «یورگن الزاسر - Juergen Elsasser» را ببینید --البته اگر بتوانید همه ده یازده دقیقه اش را ببینید و با عصبانیت ویدئو را خاموش نکنید...
فراموش نکنیم که زمانی که ماشین پروپاگاندای نئوکانها با تمام قوت مشغول کار و آماده کردن زمینه برای تجاوز به عراق بود البرادعی یکی از معدود افرادی بود که تقریبا یک تنه در مقابل آن ماشین عظیم ایستاد و دروغهایش را برشمرد، تا جائی که جرج بوش علنا به برکناری او اصرار داشت (مثلا اینجا را ببینید)، و باز فراموش نکنیم که همین البرادعی در مورد ایران هم به شدت و با صراحت جلوی ماشین پروپاگاندای نئوکان ها ایستاد، تا جائی که دولت بوش رسما اعلام کرد معتقد است البرادعی با ایران همدست است (برای نمونه این مقاله را ببینید).
دلیل اینکه اینها را به خاطرتان میآورم این است که متوجه باشیم روزی که البرادعی هم احساس کرده باشد ایران کاسه ای زیر نیم کاسه دارد، آن روز میتوان و باید اطمینان داشت که ایران کاسه ای زیر نیمکاسه دارد. نه اینکه ما به البرادعی به عنوان بارومتر احتیاج داریم، که خودمان به اندازه کافی این رژیم و تکیه مریض گونه آن به دروغ و فریب را از نزدیک تجربه کرده ایم، و اندیشه های مالیخولیائیش را هم بسیار بهتر از البرادعی و اوباما و سازمان ملل میشناسیم، و خوب خبر داریم که اگر روزی این رژیم واقعا دستش برسد، نه تنها اسرائیل را بلکه چیزی حدود دو سوم جمعیت زمین را به قصد پاکسازی و آماده سازی آن برای ورود امام زمانش از دنیا محو خواهد کرد.
خیر، ما به بارومتر البرادعی احتیاج نداریم، اما موضوع اینجاست که وقتی همان روزی که البرادعی مسئله را آنچنان وخیم دیده است که حاضر شده است اعلام دست کشیدن و به بن بست رسیدن کند، درست در همان روز ماشین پروپاگاندای روسیه اقدام به تولید چنین تصویر غیر واقعی از احمدی نژاد و جمهوری اسلامی و اهداف آنان کند و البرادعی را دروغگو و حرفهایش را پروپاگاندا بخواند، این مسئله بزرگی است که خبر مستقیم از زد و بندهای ناجور و ریشه داری بین جمهوری اسلامی و روسیه میدهد. و این وضعیت من را به هراس میاندازد که این حکایت تا کجا میتواند پیش برود، چرا که به نظر میرسد نه فقط رژیم مالیخولیائی تهران، بلکه حامی بزرگ آن روسیه نیز هیچ غم و پروای زندگی میلیونها هموطن ما را ندارند، و پای آن ایستاده اند که این داستان را تا نقطه پایانش پیش ببرند... و خدایان میدانند که پایان این داستان چه وحشتناک میتواند باشد.
از تحلیلت لذت بردم.
پاسخحذفسلامت و سربلند باشی
متشکرم دوست ناشناس. شما هم سلامت و سربلند باشید.
پاسخحذف