این جنبش «رهبر» نه دارد و نه لازم دارد، و نه گمان میکنم امثال من هرگز دیگر قبول خواهند کرد مفهوم «رهبری» در شکل سنتی آن را. در واقع شخصا توصیه ام به آنهایی که رهبری میخواهند این خواهد بود که بایستی برگردند به جمهوری اسلامی و ولایت فقیه، یا حتی سلطنت مشروطه و پادشاهی -هر کدامشان که با روحیاتشان بیشتر جور است.
اما ما (و وقتی میگویم «ما» منظورم خودم هست و کسانی که مثل من فکر میکنند) به دنبال آزادی و دموکراسی و برابری هستیم، و در آن مسیر تنها «رهبرمان» تفکر و خرد جمعی مان است، که نهایتا در قالب یک سری اصول و قوانین تجسم خواهد یافت.
به عبارت دیگر، تنها رهبری که میتواند در سیستم سیاسی که من و امثال من خواستار برقراریش هستیم به قدرت برسد، یک «کتاب» است، «قانون» است، آن هم قانونی که از متن و بطن تفکر جمعی ما متنزع شده باشد. قانون تنها کسی است که میتواند شایستهٔ رهبر شدن بر ما باشد.
ما هیچ فردی را به «رهبری» خود قبول نخواهیم کرد، اما در حال حاضر به دنبال مدیر خوبی برای جنبشمان میگردیم، و میر حسین موسوی بهترین کاندیدا برای آن شغل است.