آقای «رابرت پاری - Robert Parry» در پاسخ به سئوالاتی که توسط برخی فعالین دانشجوئی در ایران از وی در مورد واقعه مشهور به «سورپرایز اکتبر» پرسیده شده جزئیات تازه ای از یافته های خود را ارائه کرده است.
این واقعه در مورد روابط محرمانه ای است که رونالد ریگان نماینده تند رو و مذهبی حزب جمهوری خواه امریکا با جمهوری اسلامی تحت رهبری روح الله خمینی برقرار کرده بود و به واسطه آن مسئولان جمهوری اسلامی قبول کردند تا آزادی گروگانهای آمریکائی را با سرکار آمدن ریگان تطبیق دهند تا بتواند به عنوان نشانه ای از قدرت جمهوری خواهان در اذهان عمومی امریکا مورد استفاده آن حزب قرار گیرد. اگرچه این زد و بند سیاسی بین خمینی و ریگان در دنیای سیاست بسیار شناخته شده و مطرح بوده است، اما هم محافظه کار های جمهوری خواه در ایالات متحده و هم اصول طلبان جمهوری اسلامی در ایران موفق شده اند تا از نشر هر گونه اسناد قانونی در این زمینه جلوگیری کنند.
گفتنی است که در ادامه این روابط و معامله مخفی اما موفقیت آمیز بین جمهوری خواهان و جمهوری اسلامی بود که چند سال بعد از این واقعه دولت ریگان و جمهوری اسلامی قرار داد محرمانه بسیار گسترده و مهم دیگری امضا کردند که به واسطه آن دولت ایالات متحده جنگ افزارهای فراوانی را از طریق دلالهای مختلف و بخصوص از طریق اسرائیل در اختیار جمهوری اسلامی قرار داد.
خوشبختانه این قرار داد دوم با پیگیری دموکرات ها و خبرنگاران (از جمله همین آقای رابرت پاری) و با همکاری سازمانهای اطلاعاتی کشف شد و به دلیل وجود اسناد و مدارک کافی در سطح مطبوعاتی و قانونی گسترده ای نیز مطرح گردید تا تبدیل به یک افتضاح تاریخی به نام «ایران کنترا» گردد که نه تنها موجبات سقوط دولت جمهوری خواه وقت را فراهم کرد، بلکه صدمات ماندگاری نیز بر آن جناح در افکار عمومی امریکا و جهان وارد آورد.
غم انگیز اینکه این حکایت در خود ایران به ندرت شناخته شده است.
از پیروزی جمهوریخواهان ناراحت شدی ؟ "آب را بریز انجاییت که می سوزه " !!!
پاسخحذفخیر دوست ناشناس، من اتفاقا معتقدم که اوباما و برخوردهای نرم، مضحک و غم انگیزش با جمهوری اسلامی خیلی به ضرر ایران تمام شده است و امیدوارم این پیروزی مذهبیون در امریکا زنگ خطری باشد برای اوباما و روشنفکران امریکائی که متوجه شوند واقعیت منتظر تفکر و ساده دلی و خوشبینی آنها نمینشیند، و بخصوص وقتی که یک ملت هفتاد میلیونی توسط یک رژیم جاهل و خشن به گروگان گرفته شده است منتظر ماندن و هیچ غلطی نکردن فقط به نفع دو گروه تمام میشود: کفتارهای جمهوری اسلامی در ایران، و گرگهای جمهوری خواه در امریکا. و این وسط دو ملت بیچاره، بخصوص ملت ایران که زیر چکمه های اینها تکه تکه میشود، هستند که ضرر اصلی را میبرند.
پاسخحذفچند روز پیش هم من گفتم که هدف غرب درازتر کردن جنگ ایران و عراق بوده است (البته نه اینکه من این را اول گفته باشم. فکر کنم فردی که این را نخست مطرح کرد آقای بنی صدر بود)
پاسخحذفحزب حاکم اسراییل نقش واسطه در انتقال اسلحه آمریکایی به ایران را بازی میکرد
http://balatarin.com/permlink/2010/11/3/2244123
و اما چرا این موضوع از لحاظ شخصی برای من مهم است؟ من خود بصورت داوطلبانه در جنگ حضور داشتهام (البته در مقایسه با بسیاری، کوتاه) آن موقع که ما در جوش انقلاب و جنگ بودیم خبری در روزنامه کیهان تعجب مرا برانگیخت. و آن خبر اعتراض و اخطار اسراییل به اردن بود که اردن نباید از بندر عقبه (تا جایی که یادم است) برای کمک به عراق استفاده کند. دلیلش را یادم نیست ولی آن موقع به خود گفتم: مگر ما بر ضد عراق نمیجنگیم؟ رهبران نیز ادعا دارند که اسراییل هم بر ضد ماست، پس چرا اسراییل خواهان کمک به عراق نیست؟
جنگ اسرار نسبتا زیادی دارد. یکی دیگر که مطمئن نیستم نگهبانی خودم از سلاحهای شیمیایی جمهوری اسلامی در طول جنگ در جبهه بود. به نگفته بودند آنها چیست. ولی پوششها را بالا زدم و دیدم و فهمیدم که سلاح شیمیایی است. از این جهت مطمئن نیستم که محتویات شیمیایی آنها را آزمایش نکردم و بررسی و تحقیق هم در آن موقع اصلا به ذهن ما خطور نمیکرد.
پاسخحذفاین شاید یکی از دلایلی باشد که جمهوری اسلامی علیرغم تبلیغات مردم خر کن در مورد شکایت از مثلا شرکتهای آلمانی، شکایت نمیکند و فقط بهرهبرداری سیاسی مینماید. چون آن شرکتها در پاسخ شاهد خواهند آورد که به خود نظام هم افزون بر صدام همان سلاحهها را فروختهاند. البته تا جایی که میدانم ایران اصلا از سلاح شیمیایی استفاده نکرد.
جنگ اسرار زیادی دارد. از جمله کمبود نیرو در جبهه در اواخر جنگ که در یکی از کتابهای خاطرات رزمندگان خواندم. نیرو آنقدر کم بود که ۶ ماه جبهه برای دانشجویان اجباری شد ......
yek dalile digeye jange Iran o iraq hamin test kardane anvaa-e selaahaa, makhsoosan selah haaye shimiyaayi
پاسخحذفbichaare javoonaaye maa ke injur sare hichi az beyn raftan yaa ma'lool shodan ..manke fek mikonam US mikhaad iran daaghon tar az in harfaa baashe ... ine ke ehtemaale ye jange vahshatnaake dige mire .tori ke iran ham bad tar az Irqa yaa Afghanestane beshe ...va be zoodi naft ham arzeshi nakhahad dasht oon moghe ast ke bayad gerist be haale in mardom .. akahre ghesse kheili talkhe ...:(.. mazreta Sadegh jan :(
اگر دوستان در پیرامون مقامات دولت ایران در جریان "ایران کانترا" که با رابطان آمریکایی و اسراییلی تماس داشتند اطلاعاتی دارند بنویسند. نگارده هایی پیرامون نقش فعال رفسنجانی و گروهش با گروه الیور نرت نوشته شده. و همچنین مواردی پیرامون نقش عسگر اولادی مسلمان و گروهش با طرفین اسراییلی برای انتقال اسلحه ها دیده شده. ولی جزییات کامل تری بنده ندیده ام. اگر دوستانی میدانند ، بزرگی فرمایند.
پاسخحذفمزدک
این دستکم از نگر من کاملا منطقی مینماید: عراق و ایران دو تا از کشورهای نفت خیز جهان هستند. ایران در گاز هم دوم است. نفت و آب مهمترین منابع بشر استند. همه چیز حول ایندو میچرخد. در دوران باستان آب تاریخساز بوده است و اکنون نفت و هم آب. جنگ عراق و ایران برنامهای بود از سوی غرب و هم شوروی احتمالا، که این دو کشور را بیش از پیش بدبخت کند چون عدم پایداری و پیشرفت در این کشورها باعث موضع ضعیف آنان در مورد نفت و گاز خواهد شد. اگر دو کشور ایران و عراق پیشرفته باشند، غرب نمیتواند در مورد نفت و بآسانی موضع خود را بر آنان تحمیل کند. همراهی ترکیه با غرب هم توجیه پذیر است، چون ترکیه نفت ندارد و ایرانی که هم پیشرفته باشد و هم نفت داشته باشد، به صلاح آنان نیز نیست. غرب در مورد عربستان نگرانی زیادی ندارد، چون بنا به دلایل تاریخی و طبیعی سرزمین خشک عربستان مستعد پیشرفت زیادی که متکی به نیروی انسانی باشد نیست. ولی عراق و ایران هستند. مردم عراق پیش از جنگ خلیج پارس هم از با استعدادترین و پر کارشناسترین مردمان در منطقه و در میان عربها بودهاند. انقلاب اسلامی هشداری بود برای غرب. غرب هم همچون ما نمیتوانست پیش بینی که آن انقلاب برای ایران چه به بار میآورد (البته حالا همه میدانیم که باعث بدبختی شد) به همین دلیل آن انقلاب باید ضعیف میشد، بویژه که آن انقلاب ادعای صدور خود را نیز داشت. پس در وهله اول باید آن انقلاب را ضعیف میکردند و جنگ بهترین گزینه بود. اگر جنگی نبود به احتمال قوی جمهوری اسلامی حتا آن قلع و قمعهای اول انقلاب را نمیکرد یا آن شدت را نداشت ولی وضعیت جنگی این اجازه به حق را به آنان داد که مخالفین را سرکوب کنند. اگر جنگ نشده بود به احتمال قوی، دیکتاتوری که الان داریم به این قوت پای نمیگرفت یا مثلا جنبش سبز ۱۰ سال زودتر پدید میآمد. به این ترتیب با رخداد جنک نه تنها جمهوری اسلامی بلکه ایران ضعیف شد. پس از ایران و عراق، کویت هم ویران شد. به این ترتیب بخش بزرگی از کارهای عمرانی در این سه کشور که با پول نفت و با فناوری و/یا کارشناسی غرب (پول نفت به جیب غرب) انجام شده بود، ویران شد (رفسنجانی روزی گفت که جنگ ما را ۷۵ سال عقب انداخت). حالا پس از آن جنگها با چه پولی باید آن سه کشور ساخته میشد؟ البته با پول نفت! و با چه فناوری و کارشناسی؟ درست است با فناوری و کارشناسی غرب (پول نفت به جیب غرب).
پاسخحذفهمان ناشناس بالایی
پاسخحذففروش سلاح و آزمایش سلاحهای شیمیایی هم که توسط دوست بالایی اشاره شد. بی خود نیست که شزکتهای آلمانی سلاح شیمیایی به عراق میفروشند و بعد بیمارستانهای خود آنها میشود محل درمان مصدومان ایرانی! هم سلاح تست میشود و هم اثرات آنها.
دوستان بدانند که من اهل نئوری توطئه نیستم و اصلا تفکر ضد استکباری هم ندارم ولی موارد بالا به نظرم کاملا منطقی است چون جهان حول اقتصاد و پول میچرخد و همه سیاستمدارن باید به فکر آینده کشور خود و تامین نان و آب و تفریح و سلامت آنها باشند و این اقدامات طراحیهای طبعا بلند مدت دارد. جز این باشد باید شگفت زده شد.
در مورد غرب و دیگران باید زرنگ بود. نه مرگ بر آمریکا و خشم ابلهانه در مورد غرب سازگار است و نه شیفتگی احمقانهای که برخی هم میهنان دارند. نه باید برده آنان بود و نه دشمن آنان.
همان ناشناس بالایی
پاسخحذفبرخی دوستان گول ظاهر قضیه را میخورند مثلا در مورد اینکه بمب اتمی برای ایران خوب نیست! بمب اتم برای ایران خیلی هم خوب است و پایداری آنرا تا چند دهه تامین میکند افزون بر فناوریای که به کشور میآورد. ستمگری جمهوری اسلامی و تبلیغات مفرط غربی چشم این دوستان را کور کرده است. ایران باید به بمب انم برسد ولی مشکل اکنون (نه لزوما در آینده) دو تاست: یکی اینکه سلاح اتمی تیغی در دست زنگی مست (جمهوری اسلامی) است (در سرکوب مردم خود ایران. اینکه چه ضرری برای دیگر کشورها دارد برای من مهم نیست) و دوم اینکه غرب برای این موضوع به ایران پیله کرده و دست بردار نیست. وقتی هم که توجهها را جلب میکنی، نمیتوانی اهدافت را عملی سازی. اگر این دو مشکل رفع شود، ایران باید با احتیاط به سمت تولید بمب اتمی برود.
موضوع به نظر من واضح است و مبارزه با دستیابی ایران به سلاح اتمی در این مقطع تنها از این نظر باید موضع مشترک مردم ایران و غرب باشد که حکومت ایران مردمی نیست. اگر حکومتی مردمی در ایران برقرار شود، در این مورد موضع ایران و غرب درست در مقابل هم است. مشکل غرب هم اکنون حقوق بشر نیست (آیا رفیق خودشان عربستان در سرکوب و اسلام بدتر از ایران نیست؟)، در واقع مشکلشان در دست داشتن سلاح اتمی توسط ایران است. یعنی از لحاظ کلی و بنیادی، غرب نمیخواهد ایران به بمب اتم برسد چه رژیم ایران آنرا برای مصالح مردمش قصد داشته باشد و چه مثل جمهوری اسلامی آنرا برای اهداف احمقانهاش بکار گیرد.
راه مردم ایران و مردم غرب گاهی یکسان است و نه همیشه، به این علت واضح که آنها در جایی دیگر از کره زمین زندگی میکنند و ما در جایی دیگر و حکومت انسانی جهانی هم هنوز خواب و خیال و افسانهای بیش نیست. این انترناسیونالیسم انسانی در واقع سلاحی دیگر از طرف غرب برای خر کردن برخی از روشنفکران ماست. نمیگویم همه اندیشمندان غربی در این مورد صادق نیستند ولی هم اکنون این موضوع عملی نیست، خود آنها هم میدانند و سیاستمداران غربی و بقیه دولتها بهتر از آنان این را میفهمند. و ملتی که بخواهد خیال خود را با اهداف همه ملل جهان (چه مسلمانان، چه همه ابنا بشر) خوش کند، در این زمان و تا سالها بعد، جز ضرر بخود کاری نخواهد کرد.
Naashenaase aziz cheghdr khoob hame masaa-el raa baaz kardid,tamaamesh haghighat mahze .siyaasate in donyaa faghat o faghat ho'le $$ mrcharkhe o bas ..va mazhab behtarin o asuntarin dariye ke manaafe'e gharb ro ta'min mikone ,,,
پاسخحذفBetty-ye geraami, sepaas az shomaa.
پاسخحذفناشناس محترم ، نظراتتون قابل تامل هست ،
پاسخحذفولی چرا ناشناس؟
وبلاگی ،چیزی.
البته در مورد بمب اتمی باید گفت که بمب اتمی با به راه انداختن مسابقه تسلیحاتی در خاورمیانه آینده این منطقه را تیره میکند و اصلا به نفع هیچ یک از کشورهای خاورمیانه نیست.
پاسخحذف