۱۳۸۹ خرداد ۱۸, سه‌شنبه

پیروزی جدید جنبش سبز را تبریک میگویم


به نظرم نکته بسیار مهمی در تحولات اخیر در حاشیه تقاضای اجازه تظاهرات 22 خرداد وجود دارد که به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. ومعتقدم این نکته آنقدر اهمیت دارد که گرچه در حال سفرم و وقت زیادی برای نوشتن ندارم باید لااقل اشاره سریع و مختصری بکنم به آن، تا شاید بعدتر سر فرصت به آن بپردازم.

نکته مهمی که عرض کردم این است که تقاضای موسوی و کروبی و احزاب و گروههای طرفدار جنبش سبز و عکس العمل دولت کودتا به آن در واقع حتی پیش از ۲۲ خرداد یک پیروزی بسیار بزرگ برای جنبش سبز رقم زده است، از هر جهتی که در نظر بگیریم، اما بخصوص از اینجهت که نشان دهنده قدرت عظیم و موفقیت عملی استراتژی مبارزه عاری از خشونت حتی در همین زمان کوتاه یکساله است. اجازه بدهید توضیح بدهم حرفم را.

اول صورت قضیه. همانطور که میدانید، اولین خبرهائی که پس از تقاضای مشترک رسمی و کتبی کروبی و موسوی برای برگزاری راهپیمائی در ۲۲ خرداد منتشر شد حاکی از یک عکس العمل قابل پیش بینی از سوی دولت کودتا بود، یعنی رد این درخواست «به بهانه اینکه درخواست کننده باید حزب و یا گروه سیاسی باشد». و سپس، وقتی این عکس العمل آنها با حرکت مدنی سریع جنبش سبز از طریق اعلام تقاضای کتبی و رسمی توسط هشت حزب و تشکل انجام شد، آنها سعی کردند بازی خود را به طریق دیگری جلو ببرند، یعنی از طریق اظهار سردرگمی، از یکسو، و در ضمن آن، برای اصرار بر اینکه کاملا «قانونی» و «مدنی» عمل و برخورد میکنند، اعلام وجود برخی شرائط، از جمله این که بایستی تظاهرات شعارها و نیز قطعنامه نهائی داشته باشد که از پیش اعلام شده و قابل قبول دولت کودتا، یا به عبارت دیگر «خنثی» و «بی ضرر» باشند. فعلا بازی به این نقطه رسیده است، با ذکر این که احزاب نیز به این خواسته پاسخ مثبت داده اند و اعلام کرده اند که این راهپیمائی بدون شعار، بدون سخنران، و بدون قطعنامه خواهد بود!

اجازه بدهید دو نکته اصلی در مورد این وضعیت را در نظر بگیریم و اینکه چرا جنبش سبز بار دیگر بازی را برده است : نکته اول اینکه اصولا دولت «وارد بازی» شده است، و نکته دوم اینکه درست به همان دلیل، هر نوع حرکتی الان به ضرر کودتاگرها و به نفع مردم تمام خواهد شد.

شاید در نگاه اول به نظر اغراق آمیز بیاید این ادعا که هرنوع حرکتی به نفع مردم خواهد بود، اما حقیقت این است که دلیلش اصلا پیچیده نیست، و آن هم مستقیما مربوط است به نوع و طبیعت بازی که به یمن رشد و بلوغ حیرت انگیزی که مردم و رهبرانشان در این جنبش از خود نشان داده اند در حال جریان است، یعنی استراتژی مبارزهٔ عاری از خشونت.

زیاد حرف نزنم . ببینید، این «بازی» که عرض کردم دولت به آن وارد شده است همان بازی مبارزه عاری از خشونت است، که در حال حاضر به صورت زورآزمائی مدنی جلوه گر است. این مهم است، چون مثل این است که ماهی ها مرغ ماهیخوار را برای مقابله به زیر آب کشانده باشند. اهمیت این وضعیت دو جانبه است. از یکطرف این واقعیت است که چون دولت احمدی نژاد (و تا حد زیادی کل سیستم جمهوری اسلامی) یک نظام و سیستم دموکراتیک و مبتنی بر قبول اصول «مدنی» نیست، فضای رفتار و گفتار مدنی و قانونی خود به خود برای وی محیطی غیر قابل تنفس و در واقع «مسموم» و کشنده محسوب میشود. همان که سعی کردم در قالب تمثیل مرغ ماهیخوار در زیر آب بیان کنم. به عبارت دیگر، همین که این دولت این حرکت اشتباه را انجام داده است که با تقاضا کنندگان تظاهرات وارد یک نوع «دیالوگ» بشود، با هر هدف و به قصد اجرای هر نوع نیرنگ و تاکتیکی هم که باشد، اشتباه بسیار بزرگی بوده است، اشتباهی که اکنون حتی اگر رژیم کودتا بتواند خود را به نحوی از آن بیرون بکشد، شک نداشته باشید اثر پایداری بر معادلات مبارزه مردمی خواهد گذاشت.

البته از سوی دیگر این را هم در همین مورد بایستی توجه کرد که دلیل ورود رژیم به چنین بازی ای نیز خود دلیلی برای شادی ما باید باشد، چرا که بی شک رژیم از درک این نکته عاجز نیست که محیط تعاملات مدنی و قانونی محیط عمیقا نامناسبی برای اجرای روشها و پیشبرد خواستهای وی است، و واقعیت این است که تنها دلیلی که آنان به این عرصه پا گذاشته اند «اجبار» سیاسی، اجتماعی و روانی است، و این «جبر» هم نتیجهٔ هیچ نیست به جز حرکت عاری از خشونت مردم در طی یکسال گذشته که دولت کودتا را شدیدا به زیر خط فقر سیاسی، اجتماعی و قانونی کشانده است.

اما علاوه بر این واقعیت که نفس وارد شدن رژیم کودتا به چارچوب یک بازی مدنی یک پیروزی حقیقی برای مردم و نشان دهنده استیصال مطلق کودتاگران است، واقعیت دومی که وضعیت حاضر را به موقعیت بسیار مهم و مناسبی در جهت منافع جنبش سبز تبدیل کرده این است که وضعیت مهره های دو طرف و انتخابهای پیش روی آنان در حال حاضر به صورتی است که هر حرکتی از سوی دولت کودتا (که فعلا نوبت بازی هم با اوست) تنها میتواند به ضرر وی تمام شود. البته نباید زیاد تند رفت، چون اولا از آنجا که به هر حال این بازیها بسیار پیچیده و ظریف هستند امکان انواع «تقلب» در آنها وجود دارد و این دولت هم خوب نشان داده است که چه ید طولائی در تقلب دارد، و ثالثا همیشه این امکان دیگر هم برای آنها وجود دارد که درست قبل از اینکه «مات» بشوند با یک لگد کل بازی را به هم بریزند. اما در هر حال توجه شما را به این هم جلب میکنم که هر کدام از این گزینه ها باز، بخصوص در دراز مدت، خود نوعی «شکست» برای کودتاگران محسوب خواهند شد.

امیدوارم اینکه سعی کردم بحثم را کوتاه و سریع به پایان برسانم منجر به گیج کننده بودن متن نشده باشد، بخصوص چون اصل حرفم هم بسیار ساده است، و فقط هدف اصلیم این بود که مژده بدهم به دوستان که بازی در حال حاضر بدجوری به نفع ماست و خوب است در دل اینهمه سختی ها و مشقات این میوه کوچک را را ببینیم و حتما بچینیم و به قول بچه ها «حالش رو ببریم».

و در هر صورت امیدوارم فرصتی بشود تا بعد از ۲۲ خرداد به این حکایت بازگردیم، و بخصوص با توجه به شکل پیشرفت وقایع بتوانم بر اساس واقعیتهای چند روز آینده به این موضوع نگاه دیگری بیاندازیم. اما فعلا اجازه بدهید با این امید خاتمه بدهم حرفم را که اولا دولت به اندازه کافی عاقل باشد که اجازه این راهپیمائی را صادر کند (چون عجیب اما واقعی این است که عملا برای هردو طرف این بهترین گزینه محسوب میشود!)، و ثانیا احزاب و مدیران جنبش و نیز خود مردم در ایران نیز به اندازه کافی عاقل باشند که متوجه باشند یک راهپیمائی عظیم توام با سکوت تا چه حد موفقیت جنبش را تثبیت خواهد کرد، و به جای تلاش برای پیدا کردن راههائی برای ورود به بازی دولت در مورد انتخاب شعارهای قابل قبول، راهپیمائی را با سکوت کامل برگزار کنند.




۱۲ نظر:

  1. از تشبیهت خیلی خوشم اومد.در مجموع نگاهت بسیار زیباست

    پاسخحذف
  2. خوبه وقت نداشتی این همه نوشتی.....
    اگه وقت داشتی چه می کردی
    ما سبز ها بیشماریم...

    پاسخحذف
  3. خدمت دوست ناشناس اول، ممنون از تایید شما.

    خدمت دوست ناشناس دوم:‌ از تشویق و تایید شما نیز بسیار متشکرم، و خوشحالم که آن تشبیه و دیدگاه من را دوست داشتید.

    و خدمت دوست ناشناس سوم: :) زمان ظاهرا امری بسیار نسبی است!

    پاسخحذف
  4. سلام. خسته نباشید. اما یک نکته که عموما به آن توجه نمیشه اینه که:از اونجائیکه جنبش سبز یک جنبش مردمی هست پس اطلاعات و استراتژیهای جنبش در اختیار عموم من جمله دولت و عوامل کودتا قرار داره بنابراین اونا میتونن براحتی حرکت مارو پیش بینی و برای مقابله تصمیم بگیره. در مورد ۲۲خرداد من احساس میکنم دادن مجوز به ضرر جنبش و به نفع حکومته چون فرض کنیم دو یا سه میلیون نفر بیان تو خیابون کافیه کودتا چی ها ۲۰۰هزارنفر یعنی ۵ تا ۱۰ درصد جمعیت رو به خودشون اختصاص بدهند البته نه در لباس بسیجی بلکه با نماد سبز. اونوقت براحتی میتونن با اغتشاش و آشوب دیگران رو تحریک کنند با حرکتهای مختلف مثل شعار ساختار شکنانه و یا تخریب اموال عمومی.در اونصورت کودتا چی ها بهونه خوبی برای دستگیری سران جنبش در روزها بعد از ۲۲خرداد رو دارند چون متعهد شده اند که یک راهپیمایی در سکوت راه بندازن.

    پاسخحذف
  5. با سلام
    جناب رحیمی تا حدود زیادی با شما موافقم که در هر صورت بازی برد-برد برای جنبش سبز هست، ولی نباید فراموش کرد که این تمامیت خواهان طالبانی هر نیرنگ و حیله و به تعبیر شما "تقلب" بکار خواهند بست!
    یک حالت ساده صدور مجوز راهپیمایی با کلی منت و ژست دموکراسی و در انتها برهم زدن تجمع سکوت با نفوذی ها و دامن زدن به خشونت و و و .....
    و پس از آن نمایش یک چهره کریه و خشن ار جنبش مدنی و برخورد شدید تر با احزاب باقی مانده و در نهایت قلع و قمع و سرکوب بیش از این!

    ممنون می شم تحلیل خودتون از این حالت رو هم بفرمایید

    پاسخحذف
  6. خدمت دوست گرامی Muhammad و نیز دوست ناشناسی که درست پس از ایشان کامنت گذاشته اند، چون محتوای صحبتهای شما عزیزان به هم نزدیک هست اجازه میخواهم در یک جا جواب بدهم...

    راستش همانطور که گفتم، باشما دوستان موافقم که این بازی ها آنقدر پیچیده هستند که انواع و اقسام تقلبها در آن امکان پذیر است. اما در عین حال هم عرض میکنم که چون صحبت از یک واقعیت و جنبش گستردهٔ اجتماعی است (در مقابل واقیتی صرفا سیاسی و یا محدود به گروهی خاص)، و نیز دقیقا به همان دلیلی که دوستمان گفتند، یعنی اینکه اطلاعات و استراتژی های جنبش سبز همه عمومی و شفاف هستند، بنا بر این اینکه گروهی بتوانند به راحتی رفتارهائی را که جنبش به روشنی و شفافیت نفی کرده و گفته این برنامه ما نیست انجام بدهند و بعد آن را به گردن جنبش بگذارند این احتمالش خود به خود بسیار کم میشود. فراموش نکنید که به همین راحتی هم نیست برای دولت که بتواند دویست هزار نفر را مامور کند به اغتشاش تولید کنند بدون اینکه خبر چنین برنامه ریزی گسترده ای درز کند، بخصوص که این دویست هزار نفر از ماموران و آنهائی که تعلیم دیده هستند نمیتواند باشد (چون آنها شغل و وظیفه خودشان را دارند در ۲۲ خرداد!)، بنا بر این تعلیم و فرستادن چنین گروهی کار ساده ای نمیتواند باشد، و از طرف دیگر همچنین در نظر بگیرید که چنین گروهی، اگر هم وجود خارجی داشته باشد، آنوقت یک جا که نخواهد بود، چون راحت قابل تشخیص میشود کارشان، پس مجبور خواهند بود در گوشه های مختلف به این کاری که فرمودید بپردازند، که آنوقت طبعا با مقاومت و پیشگیری مردم میتوانند روبرو بشوند -که البته این آخری لازمه اش جا افتادن عمیق و توجیه درست و حسابی مردم است به حذر از خشونت، که به نظر هم کاملا عملی میآید.

    به هر حال پس اصل حرفم این است که به دو دلیل عمده، یعنی یکی اینکه ما بیشماریم، و دیگر اینکه ما شفافیم و بی شیله و پیله داریم کار خودمان را میکنیم، همین دو دلیل کافی است که اینجور تقلب هائی از سوی دولت نتواند به راحتی انجام بشود. نه اینکه بگویم ممکن نیست چنین کار احمقانه ای بکنند یا ممکن نیست بتوانند ضربه ای هم به ما بزنند، خوب همه مان میدانیم چقدر کارهای احمقانه کرده اند و طبعا ضربه هم زده اند و باز هم خواهند زد، بلکه حرفم این است که اگر هم به چنین کاری دست بزنند نمیتواند به یک موفقیت جدی برای آنها علیه جنبش سبز منجر شود، و نهایتا هم به ضرر خودشان تمام خواهد شد.

    پاسخحذف
  7. خیلی رک بهت بگم :
    بسیار کودکانه و ناپخته بود
    یادت باشه رفتن مرغ ماهی خوار به زیر آب ، حربه ی ماهی ها نیست بلکه این از اقسام روشهای بسیار عادی مرغ ماهی خوار برای شکار است
    قضیه دادن و یا ندادن مجوز و کش و قوس های آن هم فقط یک بازی روانی طرلحی شده توسط دولته (و نه یک بازی طراحی شده توسط جنبش سبز که حکومت را به ورطه خود کشیده باشد)

    پاسخحذف
  8. الان که داشتم لینک این مطلبو توی بالاترین دنبال میکردم یه نکته ای که به نظرم خیلی عجیب رسید تاکید های موکد مزخرفت بر مسالمت آمیز بودن و گل و بلبل بودن حرکتهای آتی مردم بود
    یک نگاهی به پروفایلت انداختم بلللله
    حضرت آقا توی ینگه دنیا تشریف دارن و برای من و امثال بنده دارن لیچار میبافن
    واقعا نمیدونم چی باید بهت گفت که لیاقتت باشه

    پاسخحذف
  9. سرباز جان ممنون از اینکه نظرتا را اینجا گفتید. در مورد مرغ ماهی خوار شما رفتن به زیر آب را با شیرجه سریع آنها اشتباه گرفته اید. مرغ ماهیخوار فقط از هوا شیرجه ای میرود و زود خارج میشود، اما دولت کودتا با این کار اخیرش پای خودش را حسابی در گل گذاشته، کما اینکه الان که دارد متوجه میشود که نباید وارد این تله میشد دیگر خیلی دیر شده. در هر حال ظاهرا شما با این فکر موافق نیستید بلکه دولت کودتا را بسیار موفق میبینید. خوشحالم که اینطور فکر میکنید و امیدوارم همه رفقایتان در کمپ کودتا هم با همین افکار خوش سرگرم باشند تا لحظات آخر هم نفهمند خط پایان از کجا آمد.

    همچنین نوشته اید واقعا نمیدونید چه باید به من بگوئید که لیاقتم باشد، متاسفانه من نمیتوانم در این زمینه به شما کمکی کنم. اگرچه توصیه میکنم به فکر کردن ادامه بدهید، شاید دیر یا زود چیز مناسبی برای گفتن به ذهنتان برسد.

    پاسخحذف
  10. من که در ایران نیستم ولی به اون ایزد بزرگ قسم هنوز گریه میکنم وقتی میبینم این سنگ دلان با جوانان چه کردند و میکنند،هر حکومتی که دستش به خون ملت خودش آلوده شد ،با مشت
    گره کرده مردم روبه رو خواهد شد
    این جوی به دریای خروشان تبدیل شده،و در برابر این سیلٍ خدای دروغین ملا ها توان ایستادن ندارد حتی باابابیل!
    در این حرکت بصورت اینترنتی ثانیه به ثانیه همراهتان هستم

    پاسخحذف
  11. دوست ناشناس عزیز، ممنون از لینک جالبی که از یوتیوب دادید. در بالاترین لینک کردم که بیشتر دیده شود.

    پاسخحذف

اگر مطلب بیشتر از هفت روز عمر دارد کامنت شما برای اطمینان از اسپم نبودن بررسی خواهد شد، اگر مطلب کمتر از هفت روز عمر دارد کامنت شما مستقیم منتشر خواهد شد