۱۳۸۹ بهمن ۲۹, جمعه

اعتصابات بایستی از دانشگاه شروع شوند


یکی دو سال پیش, درست بعد از انتخابات دهم وقتی اعتراضها شروع شده بود جائی صحبت از اعتصاب و بستن دانشگاهها کردم، و هنوز از خاطرم نمیرود چطور توسط بسیاری از بچه های دانشگاهی در ایران مورد حمله قرار گرفت این پیشنهاد، منطقشان هم این بود که بستن دانشگاه به ضرر دانشجوهاست نه به ضرر رژیم. البته آن روزها بچه های ما هنوز تجربه های یکی دو سال گذشته را از سر نگذرانده بودند، و هنوز محرک اصلی شان هم عوض شدن رژیم نبود، به عبارت دیگر هنوز منطق اصلاح طلبی فرمانروای ذهن جوانان در جمهوری اسلامی بود.

اما حالا دیگر خیلی از همان بچه ها آن معصومیت و رویاهای اولیه شان را از دست داده اند و واقعیت تلخ را چشیده اند که تحت این رژیم منطق اصلاح طلبی به جائی نخواهد رسید و به جز تعویض کامل و اساسی سیستم حاضر هیچ هدفی قادر به رساندن ما به تغییراتی که خواهانش هستیم نخواهد بود.

یکی از عملی ترین و منطقی ترین مبارزاتی که به نظر میرسد حتما بایستی مورد مشورت گروهی و هرچه زودتر مورد عمل قرار بگیرد اعتصابات دانشگاهی است. من به تمام دوستان پیشنهاد میکنم این مسئله را در سطح‌ هرچه گسترده تر در جمع های خود مورد بحث قرار دهند تا هرچه زودتر زمینه ذهنی و اجتماعی آن فراهم گردد.

بخصوص آن دسته از دوستان دانشگاهی که بعضا گلایه میکنند که چرا اصناف و کارگران اعتصابات را آغاز نمیکنند، لطفا به این فکر کنید که چرا اعتصابات نبایستی از دانشگاهها شروع گردند؟ همه مان خوب میدانیم که این انقلاب و مبارزه بیشتر از اینکه یک انقلاب برای نفت و نان باشد، انقلاب و مبارزه اندیشه و دانش در مقابل خشونت و نادانی است، پس آیا منطقی نیست که چنین مبارزه ای عملا نه از محل مصرف نتایج علم و دانش بلکه از محل تولید و ترویج اندیشه و آگاهی آغاز شود؟

۵ نظر:

  1. هدف از اعتصاب آسیب رساندن به رژیم است. بستن دانشگاه ها(اعتصاب) اتفاقا با منافع رژیم همخوانی دارد. فراموش نکنید که خمینی وقتی دید دانشگاه‌ها دارند بر علیه او بسیج می‌شوند فرمان انقلاب فرهنگی صادر کرد و عملا دانشگاه‌ها را بست.
    دانشجو و دانشگاه موتور حرکت‌های اجتماعی هستند و بهترین جا برای این موتور محیط دانشگاه‌ها هستند. ببینید هر وقت عرصه بر حکومت تنگ می شود یا خوابگاه‌ها را می‌بندد یا کل دانشگاه را می‌فرستد بروند دنبال نخود سیاه.
    اعتصاب هم بجز در صنایع نفت و اتوموبیل سازی و صنایع سنگین که مستقیما به درامد های دولت آسیب می‌رساند در دیگر زمینه ها فقط یک حرکت اعتماد دهنده و منسجم کننده است وگرنه رژیم آسیب چندانی از دیگر اعتصاب‌ها نمی بیند!

    پاسخحذف
  2. اثبات دیگری از شکست آن منطق اصلاح طلبی. در واقع اصلاح طلبی داریم تا اصلاح طلبی. جنبش سبز را هم میتوان تا حدی اصلاح طلب نامید ولی این کجا و آن کجا. یادم است در زمان خاتمی حسرت اعلام یک تظاهرات از سوی وی را میکشیدم. داشتم دیوانه میشدم ولی وی مداراهای بی جهت نمود و شد آنچه نباید میشد. همنطور میزدند توی سرمان و ما تحمل میکردیم، هر چیزی میگفتیم، میگفتند: این اصلاح طلبی است و عدم خشونت. انگار وقتی عدم خشونت است باید ایستاد بزنند توی سرت. میزدند و آن پشتها هم برای آوردن دولت امام زمانی نقشه میکشیدند، خاتمی هم لبخند میزد و میگفت راه همین است! رهبر روزی ۹ بحران برای وی می‌آفرید و خاتمی قربان صدقه وی میرفت و برای رفع بحرانهایش به خود وی مراجعه مینمود!

    پاسخحذف
  3. خسن اقای گرامی ممنون از نظر شما. اما این را هم در نظر بگیرید که تعطیل شدن دانشگاهها یکی از بزرگترین حرکتهای سمبلیک با مفهوم عدم امکان تفکر و تعقل تحت جمهوری اسلامی خواهد بود که هم جنبه تبلیغاتی و روانی بسیار سنگینی خواهد داشت (چه در داخل و چه در خارج از کشور)، و هم مُهر سنگینی بر عدم مشروعیت رژیم خواهد زد، و هم کل جریان فکری کشور را از جریان خواهد انداخت، البته نه جریان فکری کارای کشور، بلکه جریانی که حرکتش بیشتر در خدمت ادامه بقای رژیم است. فراموش نکنید یک رژیم سیاسی چیزی نیست بیش از مجموع روندهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که در تحت آن رژیم در حال جریان هستند، اگر این جریان ها از کار بیافتند، هررژیمی خواه ناخواه ساقط میشود. واقعیت این است که ادامه کار دانشگاهها خدمتی است به ادامه حیات رژیم، نه مبارزه با آن.

    پاسخحذف
  4. خیلی ممنون آقای صادق رحیمی. سخن شما درست و متین است.
    راستی یک سوال... چرا دیگر در بالاترین فعالیت نمی کنید؟ بسیاری از دوستان به بالاترین بازگشته اند. با بازگشت شما به بالاترین بیشتر می توانیم مردم را آگاه کنیم.

    پاسخحذف
  5. ممنون کامران جان. در مورد بالاترین اول اینکه حتما میدانید که ظاهرا به علت وجود فعالیتهای ضد رژیم در ایران توسط مردم، سایت بالاترین تا اطلاع ثانوی تعطیل است، ثانیا اینکه با کاری که مسئولان بالاترین انجام دادند من معتقدم بازگشت و کارکردن با بالاترین دست کمی از همکاری با جمهوری اسلامی ندارد و هرگز حاضر نیستم به خودم و به مردمم چنین خیانتی انجام دهم، و تازه از همه اینها هم که بگذریم خود مهدی یحیی نژاد هم ظاهرا به اندازه کافی از من شناخت دارد که اگرچه حساب اغلب دوستان را باز کرده اما حساب مرا تصمیم گرفته بسته نگه دارد :)

    پاسخحذف

اگر مطلب بیشتر از هفت روز عمر دارد کامنت شما برای اطمینان از اسپم نبودن بررسی خواهد شد، اگر مطلب کمتر از هفت روز عمر دارد کامنت شما مستقیم منتشر خواهد شد